زمان مورد نیاز برای مطالعه: 885 دقیقه

2-6. داشتن الگو و اسوه

دین، برای کمک به تحقق جامعه معناگرا، الگو و اسوه هایی ارائه نموده است که هم جنبه راهنمایی دارند و هم ایجاد انگیزه! با ذکر و تکرار نام «ابراهیم» به عنوان: اسوه ای برای پیامبر[583] و پیروانش[584] که در همه آزمونهای الهی، سرافراز بود؛[585] صالح برگزیده ای که رویگردان از آئین او، سفیه است؛[586] خلیل اللهی که تابع راهش، دارنده بهترین دین است؛[587] وفادار به عهدی[588] که به هنگام مرگ، بر وفاداری عهد اولادش با خدا تاکید می کرد؛[589] پیامبر صدیقی[590] که محل ایستادنش، از آیات بینات قرار داده شد؛[591] فرمانبردار یکتاپرستی که شاکر نعمات پروردگار بود؛[592] صبور متضرّعی[593] که به خاطر بیزاری از منکران خدا، از ایشان کنار گرفت تا شوربختی آنان دامنگیرش نشود؛[594] غیورمردی که تعصب الهی داشت و از منکران خدا، بیزاری می جست و رفع آن کینه و بیزاری را، به ایمان آوردن منکران معلق کرده بود؛[595] همو که سلام خدا بر او باد![596] و نیز محمد(ص)، آن نگین انبیاء[597] و دارای خلق عظیم، [598] اسوه ای نیکو برای مؤمنان به خدا و روز قیامت معرفی شد؛[599] فرستاده ای که با کافران مادیگرا سرسخت و با مؤمنان معناگرا مهربان بود؛[600] همو که در معناگرایی چنان بود که تا جوار خدا بالا رفت؛[601] و موسی(ع)، پیامبری مخلص[602] که خدا او را برای خودش پرورید؛[603] برگزیده ای که لیاقت سخن گفتن با خدا[604] و وعده چهل روزه با او یافت؛ [605] همو که سلام خدا بر او باد![606]

و عیسی(ع)، آن مبارکی که وجیه در دنیا و آخرت، و از مقربان بود؛[607] همو که سلام بر او باد به روز ولادتش و به روز مرگش و به روزی که برانگیخته می شود؛[608] و یعقوب، آن بنده بصیر[609] که به هنگام مرگ نیز، در اندیشه وضع روحی و معنوی اولاد بود؛[610] هدایت شدگانی که، به سبب ضمیر معناگرایشان، چون آیات خدا برایشان خوانده می شد، گریان به سجده می افتادند.[611]

و ایوب که صبر او، درسی است برای صاحبان خرد؛[612] و مریم، برگزیده ای[613] که در پاکی به حدی رسید که طعام بهشتی برایش می آوردند[614] و آسیه؛ زن فرعون که در محیط کفر بالید ولی به جوار خدا رسید و به همراه مریم، اسوه زنان جهان شد؛[615] و اصحاب کهف؛ جوانمردان مؤمنی که خدا بر هدایتشان افزود[616] و دلهایشان را برای استقامت در راه و عقیده ای که انتخاب کرده بودند، نیرومند کرد،[617] همانانی که برای یکتاپرستی، از اجتماع مشرکان کناره گرفته و به امید بهره مندی از رحمت پروردگار، رنج تنهایی و حرمان را به جان خریدند[618] و در همه حال، به پاکی و حلّیت طعام توجه داشتند.[619]

معرفی اسوه، گاه با ذکر صفت است: صابران و صادقان و فرمانبرداران و انفاق کنندگان و استغفار کنندگان در سحر؛[620] یاری کنندگان دین خدا که همراه با فرستاده او جنگیدند و سختی‌های در راه خدا بودن، آنها را بیمناک و زبون نکرد و سر بر دشمن فرو نیاوردند؛[621]مؤمنانی سرسپرده و ایثارگر[622] که تائب و عابد و حامد و صائم و راکع و ساجد و آمر به معروف و ناهی از منکر و حافظ حدود الهی هستند؛[623] کسانی که پیام های خدا را می رسانند و از او می ترسند و از هیچ کس جز او، نمی هراسند.[624]

در سوی مقابل، سرگذشت عده ای به عنوان «آینه عبرت» ارائه شده است؛ کسانی که در محیطی نورانی، ظلمت نفس بر آنها غلبه کرده است: پسر آدم(ع)، که دستش را به خون برادر آلود و از زیانکاران شد[625] و پسر نوح که دعوت پدر را رد کرد و جاهلانه به کوه پناه برد و غرق شد،[626] و همسران نوح و لوط، که جوار بندگان صالح، سودی به حالشان نبخشید و داخل آتش شدند.[627]