2-9. اخلاق محور
از موضوعات اساسی در زندگی به سبک اسلامی، محوریت «اخلاق» است، همچنانکه خدای متعال، فرستاده خود را به داشتن اخلاق عظیم ستوده است[711] و بیشترین قسم های متوالی قرآن؛ که در سوره شمس آمده است نیز، مربوط به اصلی ترین کارکرد اخلاق یعنی «تزکیه نفس» است؛ آرمانی که از جمله اهداف بعثت انبیاء اعلام شده است.[712] از شهروندان مؤمن به طریق اسلام خواسته شده است به تزکیه نفس، همت گمارند و از وانهادن آن بپرهیزند و مراقب سلامت[713] و نرمی «قلب» خود باشند تا مبادا قلبی داشته باشند که «سنگ» از آن بهتر است،[714] چرا که دارنده قلب قسیّ، فریب جلوه گری شیطان را می خورد و در فتنه ها، در معرض سقوط است.[715]
از آنجا که مقوله اخلاق، از اموری است که سخن گفتن از آن آسان بوده و برای قائل آن، وجاهت آور است، لذا افراد بسیاری به آن می پردازند و از لزوم رعایت آن سخن می گویند ولی در مرحله عمل به مضمون گفته ها، همت کافی صرف نمی کنند، از این روی، خدای متعال چنین رویه ای را نکوهش فرموده و آن را، موجب برانگیختگی خشم الهی برمی شمرد[716] و دعوت مردمان به نیکی، و فراموشی و عمل نکردن به آن از سوی داعیان را، نشان بی خردی می داند.[717]
شهروندان مسلمان، موظف به زندگی بر مدار اخلاق هستند. از آنان خواسته شده است حق را با باطل نیالایند و در صورتی که از حق خبر دارند، آن را پنهان ندارند،[718] در برابر سخن حق، مطیع باشند و گردنکشی نکنند،[719] در تقاصّ کردن، به مثل تجاوزی که شده است، بسنده کرده و از حد نگذرانند،[720] گرچه اگر صبر پیشه کرده و ببخشند، بهتر است و اجرشان بر عهده خداست،[721] در استفاده از نعمات پاک، از حق تجاوز نکرده و آن را بر خود حرام نکنند،[722] صدقاتی که می دهند را با منت گذاردن، باطل نکنند[723] و انفاقشان، از اموال باکیفیت باشد و از مال نامرغوبی که خود به گرفتن مثل آن رغبت نمی کنند، ندهند،[724] در پس گرفتن بدهی، مراعات حال بدهکار را نموده و مطالبه را تا وقت گشایش دست بدهکار تنگدست، به تاخیر اندازند و اگر توان گذشت دارند، از طلب خود بگذرند که برایشان بهتر است،[725] همدیگر را به سخره نگیرند که کاری جاهلانه است[726] چه اینکه ممکن است طرف مقابل بهتر از ایشان باشد،[727] از همدیگر عیب جویی نکنند و به القاب زشت یکدیگر را نخوانند،[728] از زیادی گمان در حق یکدیگر بپرهیزند چرا که برخی گمانها، گناه است و در امور پنهان مردم، تجسس و کنجکاوی نکنند، از یکدیگر غیبت ننمایند که در زشتی، بسان خوردن گوشت برادر مرده است،[729] به تبعیت از خدا و ملائکه اش؛ بر پیامبر (ص) درود و سلام بفرستند،[730] پس از بندگی خدا و به جای آوردن شکر نعمتهایش، متوجه والدینشان؛ که ولی نعمت ثانی اشان است، باشند و از احسان به آنها دریغ نکنند[731] و چنانکه یکی از آنها یا هر دو، در نزد آنها به پیری رسیده و ناتوانی و رفتار آنها که موجب رنج و زحمت ایشان شود کلمهای نگویند که آنها را رنجیده خاطر کند، بر آنها پرخاش نکنند و آنها را از خود نرانند و با ایشان به اکرام سخنگویند و بال تواضع در برابر آنان بگسترانند،[732] و بر آنهاست بی آنکه منتی بگذارند، از اموالشان به دیگران انفاق کنند[733] و اگر جنبه و ظرفیت انفاق ندارند و آن را به منت می آلایند، از گفتاری نیکو دریغ نورزند،[734] اگر اعطای صدقه را علنی کنند، خوب است چرا که موجب تشویق دیگران می شود ولی اگر پنهان دارند، بهتر بوده و موجب غفران ذنوب است،[735] از ترس فقر، انفاق و صدقه را ترک نکنند، چرا که چنین ترسی، وسوسه شیطان است،[736]به وقت فقر، با صبر بر آن و پنهان داشتنش، نداری خود را از دیگران پوشیده بدارند و به سوال از آنها روی نیاورند،[737] هر گاه به ایشان درود و تحیتی شود، بهتر از آن و یا لااقل به مثل آن پاسخ گویند،[738] در زندگی زناشویی و زمانی که علاقه ای به همسر ندارند، به امید تحصیل بخشی از مهریه، به آنان سخت نگیرند و بهانه جویی نکنند تا آنها را وادار به بخشش یا عودت مهریه نمایند و اگر با وجود کراهتی که دارند، با آنان معاشرت نیکو کنند، امید آن است که خدا در آن صبر بر مکروه، خیر بسیاری قرار بدهد[739] و اگر کارشان به جدائی کشید، در مسکن و نفقه بر آنها سخت نگیرند تا آنها مجبور به کوتاه آمدن از حق خود شوند،[740] خود را (با کارهایی مانند: عدم رعایت بهداشت فردی، ماجراجویی هایی مثل نزاع، ورزش های خطرناک و … ) در معرض هلاک قرار ندهند،[741] برای برآوردن حوائج زندگی مانند نیازهای معیشتی و جنسی، از راههای مشروع و معروفی همچون «کسب حلال» و «خواستگاری» و … وارد شوند،[742] نام خدا را هدف سوگندهای خود نکنند تا با آن، از حقوقی که مردم را بر آنهاست، برائت جویند و خود را نیکوکار و پرهیزکار و مصلح جلوه دهند،[743] در استعمال لغات، مراقب برداشت سوء باشند و ادب را رعایت نمایند،[744] به هنگام غضب، خشم خود را فرو برند و از ستم مردمان، عفو کنند،[745] تندخو و سخت دل نباشند،[746] خودستائی نکنند چرا که «تزکیه»، لطف و رحمت خداست و نه نتیجه عملکرد آنان،[747] به آنچه خدا به دیگران از فضل خود داده و تغییر آن ممکن نیست، آرزوی بی نتیجه نکنند،[748] برای جلب منفعت مادی، دیگران را متهم به بددینی نکنند،[749] از نجوا و سخن سرّی، پرهیز کنند مگر آنکه در موضوع صدقه یا امری معروف یا اصلاح بین مردم باشد،[750] داعیان خدا را از خود نرانند،[751] ابتدای کلامشان، “سلام” باشد،[752] از متصف شدن به «زودباوری» نرنجند،[753] با کسانی که خدا فرمان به پیوند با آنان داده (خویشاوندان و برادران ایمانی و …)، بپیوندند و بدی را با نیکی پاسخ بدهند[754] که گاه، منجر به تبدیل «دشمنی» به «دوستی» می گردد؛ کاری که البته انجام آن، از صابر برخوردار از ایمانی استوار برمی آید،[755] اگر مالی برای اعطا برای سائل نداشته باشند، با سخن نیکو آنها را برانند،[756] در رساندن پیام دین به فردی متکبر، به نرمی سخن گویند،[757] در مجادله با پیروان دیگر ادیان، شیوه ای نیکو برگزینند،[758] در زمان بیماری یا مواجهه با مشکلات، جانب ادب را در دعا به درگاه خدا رعایت کنند،[759] در هنگام خواندن قرآن یا زمانی که احساس کنند از سوی شیطان، وسوسه و تحریکی می شوند، از شرّ او به خدا پناه ببرد،[760] در زمان شنیدن کلام خدا، گوش داده و خاموش شوند،[761] در نقل شایعات، محتاط باشند و متعرض آبروی دیگران شدن را، اقدامی پرخطر شمارند،[762] در مواجهه با کار لغو و بیهوده، بزرگوارانه از آن اعراض کرده و راه نابخردان را برنگزیند،[763] متکبرانه روی از مردم برنگردانند و در زمین، با ناز و غرور راه نروند، میانه قدم بردارند و صدایشان آهسته و بی فریاد باشد،[764] زمانی که «نادانی»، بی سلام آغاز به سخن کند، سلام گویند،[765] اگر به مهمانی دعوت شوند، قبول کنند و پس از پذیرایی، با صحبتهای طولانی با دیگر مهمانان، درنگ را طولانی نکنند،[766] در مواجهه با زنان نامحرم، حریم را نگهدارند که برای هر دو طرف، مفید است،[767] از بیرون خانه، صاحب آن را ندا ندهند، بلکه صبر کنند تا او به درب منزل بیاید.[768] در پذیرایی از مهمان، گشاده دست باشند،[769] در مجالس و به وقت تنگی جا، به درخواست جا برای دیگران همکاری کنند،[770] به امید بهره مندی از عفو و رحمت خدا، از ستم دیگران در حق خود، چشم پوشی کنند،[771] بر گفته های مخالفان علیه خود، صبر کرده و به شیوه ای پسندیده از آنان فاصله گیرند،[772] برای صبر بر مشکلات، از خدا استعانت بطلبند،[773] عفو و گذشت پيشه كنند و به كار پسنديده ره نمایند و از نادانان رخ برتابند،[774] از ستم منکران قیامت درگذرند،[775] برای جذب متموّل متکبر، مؤمن فقیر را نرنجانند،[776] یتیم را خوار و آزرده نکنند و سائل را از خود نرانند،[777] پاکیزه باشند و از پلیدی دوری کنند، بر احسانی که می کنند، منت نگذارند و آنرا بزرگ نشمارند،[778] در راه اصلاح و آشتی بین افراد قهر کرده بکوشند،[779] به غیر خانه خود، تا انس و اجازه نداشته باشند و یا کسی در آن نباشد، وارد نشوند[780] و … .