زمان مورد نیاز برای مطالعه: 885 دقیقه

2-9-2. توجه به بنیان خانواده

از دیگر مشخصات تمدن اسلامی، توجه خاص به بنیان خانواده است. وجود توصیه های پرشمار در این حوزه و وضع قوانین متعدد برای تشکیل، حفظ و یا انحلال عادلانه آن، از جمله امور مورد اهتمام شرع است. ورود صحیح و معقولانه برای انجام هر امری از جمله ازدواج را می توان اولین توصیه در این باب دانست؛ اینکه برای تشکیل خانواده، به جای ورود از مسیرهای انحرافی، بایستی از راههای معقول و مشروعی مانند خواستگاری رسمی از خانواده وارد شد.[818] شرط دیگر در این باب؛ که از «ارکان» ازدواج به سبک اسلامی است، لحاظ «ایمان» طرف مقابل می باشد[819] و در صورت عدم وجدان موردی مناسب و یا توان مالی لازم، عفت پیشگی چاره موقت کار است.[820] رعایت موازین شرعی در ازدواج با زنان مطلقه[821] یا شوهرمرده،[822]شرط دیگری است که شارع حکیم بر آن تاکید کرده است. در زندگی به سبک اسلامی، یک شهروند مرد، مجاز به تعدد زوجات می باشد مگر آنکه خوف عدم اجرای عدالت را داشته باشد که در آن صورت، توصیه به وحدت زوج است.[823]

راه حل ارائه شده در اسلام برای مواقع بروز مشکل پس از وصلت، در گام اول و قبل از علنی شدن اختلاف و مطرح شدن در بین خویشاوندان و یا مراجع قضایی، راهکاری چند مرحله ای میان زوجین است.[824] توصیه شارع به زن در مواقعی که از اعراض شوهر بهراسد این است که، مصالحه کرده و از برخی حقوقش کوتاه بیاید،[825] همچنانکه به مرد توصیه می کند با همسر(ان) خود معاشرت نیکو داشته باشد و اگر کراهتی در خود احساس می کند، بر آن صبر نماید، چرا که چه بسیار مکروهی که خدای در آن، خیر بسیار قرار داده باشد[826] و به مردان دارای چند همسر سفارش می کند عدالت را بین زوجات رعایت کنند و از بی محلی و رها نمودن یکباره برخی از زوجات پرهیز نمایند.[827]

فراخواندن بستگان دو طرف برای حل اختلاف،[828] گام بعد از عدم نتیجه گیری از راه حل و توصیه های پیشین است و زمانی که اختلاف فی مابین، با مشاوره و حکمیت به سامان نرسد راه چاره، گسستن پیوند زوجیت است؛ راهکاری دشوار که شروطی همچون لزوم نگهداشتن عدّه[829] و سکونت زن در خانه شوهر تا پایان آن، شاهد گرفتن دو مرد عادل و … ،[830] تلاش هایی برای به تأخیر انداختن آن، یا جلوگیری از جدایی های فاقد توجیه عقلی، و یا احیای پیوند گسسته است و اجازه عقد مجدد با همسر قبلی، تلاشی دیگر برای جلوگیری از آسیب های طلاق است،[831] به شرطی که این اجازه، لوث نشده و شخصیت زن را در مظانّ تحقیر قرار ندهد، از اینرو، جهت پیشگیری از ملعبه قرار داده شدن زن، این اجازه برای دو بار قابل تکرار بوده و پس از بار سوم، با مانعی با عنوان «محلل» مواجه می شود تا تنبیهی برای مرد باشد[832] و البته، این رجوع زمانی توصیه می شود که گمانی برای توانایی طرفین در اقامه حدود الهی و رعایت مسائل اخلاقی و شرعی وجود داشته باشد. از آنجا که در همه امور یک شهروند مؤمن؛ و از جمله مسائل خانوادگی، «صبغه الهی» زندگی، حائز اهمیت ویژه است، لذا قرآن، «رجوع به زوجیت» یا «انفاق بخشی از مهریه» را، با ظنّ به «اقامه حدود الهی» روا می داند.[833]

شارع، حامی ضعفاء و از جمله، قشر زنان است. حقوق آنها به علل مختلفی در معرض ضایع شدن قرار می گیرد و تحت فشار قرار گرفتن برای چشم پوشی از مهریه، از جمله موارد آن است که حرمت این عمل و مال حاصل از آن، به اطلاع مردان رسیده است.[834] جدایی دوستانه و کریمانه، از دیگر نکاتی است که زوجین ناسازگار، بدان توصیه شده اند.[835]

میل طبیعی نفس به فرار از مسئولیت و در نتیجه، اتخاذ شیوه های ناجوانمردانه، از جمله لغزشگاههایی است که ممکن است پای مردانی که قصد جدایی از همسرشان را داشته و برای تشکیل زندگی جدید، نیاز مالی دارند، بلغزاند و آنان را متقاعد به تحت فشار قرار دادن همسر فعلی خودشان کند که خدای قهار آنان را از ارتکاب چنین عمل ناجوانمردانه ای برحذر داشته و آن را، بهتان و گناهی آشکار خوانده و آنان را به خاطر عدم رعایت لوازمات عقد، به باد انتقاد گرفته است.[836]

از دیگر سفارشات در باب خانواده، می توان به این موارد اشاره کرد: تربیت فرزندانی وظیفه شناس و مؤدّب؛[837] داشتن «حجاب»، به عنوان حریمی که آحاد جامعه را از فرو غلتیدن در مهالک نفسانی باز می دارد[838] و خودداری از بازنشر اخبار ظنی که به آبروی شهروندان، لطمه وارد می کند.[839]