زمان مورد نیاز برای مطالعه: 885 دقیقه

اُهدِی:

لِمن قال الله فیه: ” اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي [1]طه/41؛

لِقائل ” يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ “ [2]صافات/102 و ِلأبیه؛

لِمن “دَنَا فَتَدَلَّى فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى[3]نجم/9ـ8؛

لِمن قال: “العَقـلُ صاحِبُ جَيـشِ الرَّحمنِ، و الهَوى قائدُ جَيشِ الشَّيطانِ، و النَّفسُ مُتَجاذِبَةٌ بَينَهُما، فأيُّهُما غَلَبَ كانَت في حَيِّزِهِ؛

لِمن قال:“إِنَّ النّاسَ عَبيدُ الدُّنْيا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَه مادرَّت مَعایِشُهم فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ“؛

لِمن قالا:لَو عَقَلَ أهلُ الدنيا خَرِبَتْ؛

لِمن قالَتْ: “رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ[4]تحریم/11

 

تقدیم:

به کسی که خدا درباره او فرمود: تو را برای خودم ساختم” (:موسی ع)

به گوینده: ای پدر! انجام بده آنچه را که امر می شوی (:اسماعیل ع) و (تقدیم) به پدرش (: ابراهیم ع)

به کسی که ( به تجلی گاه پروردگار) نزدیک و نزدیکتر گردید تا جایی که فاصله اش به اندازه دو کمان یا نزدیکتر شد (: محمد ص)

به کسی که گفت: عقل، سردار سپاه رحمان است و هوای نفس، فرمانده لشكر شيطان، و هر کدام، انسان را به سوى خود مى كشاند. پس، هر یک (از عقل یا نفس) پيروز شود، وضعیت روحی ـ روانی انسان،  در طرف آن (: عقل یا نفس) قرار مى گيرد.” (: علی ع)

به کسی که گفت: انسانها، بندگان دنیا هستند و تا وقتی زندگیشان  بر وفق مراد است، دین، لقلقه زبانشان است ولی زمانی که با بلاء آزموده گردند، دینداران کم می شوند.” (:حسین ع)

به دو کسی که گفتند: “اهل دنیا اگر عقلانی رفتار می کردند،(و به آنچه شایسته توجه و اعتماد نیست،(: دنیا) اعتنا نمی کردند) دنیا خراب می شد. (:عسکریین ع)

به کسی که گفت: خدایا! بساز برای من، خانه ای نزد خودت در بهشت (: آسیه س)

فصل اول:

کلیات

مقدمه

الف: بحثی در رابطه با طرح تحقیق

اسلام علی‌رغم برخورداری از تعالیم والا و الهی‌اش، از زمان ظهور تاکنون، تمدن لایق به شأن و درخورش محقق نشده است و ناخودآگاه این سؤال پیش می‌آید که، مشکل کجاست؟ آیا ریشه مشکلات در آموزه‌های دین اسلام است و تعالیم آن، متعلق به گذشته و برای زمان‌هایی با روش‌های زندگی سنتی، و برای مردمانی با سطح سواد پائین و ناآشنا به حقوق خویش مناسب بوده و رسالت و تاریخ انقضای آن به سر رسیده و برای زمانه حاضر و دوره مدرنیته و عصر اثبات‌گرایی و شکوفایی علوم تجربی، و برای مردمانی با سطح سواد بالا و آشنا به حقوق خود و متمکّن از بهره‌مندی از مکاتبی که؛ نه بر اساس گفته‌های افرادی فاقد تحصیلات آکادمیک که مدعی آوردن پیامی از جهانی ناشناخته بودند بلکه، توسط کارشناسان و اندیشمندانی که گفته‌هایشان بر پایه حسّ و تجربه است، شکل گرفته است و چون خودشان از جنس بشر هستند، آموزه‌ها و تعالیمی موافق طبع بشر دارند و دین اسلام برای چنین عصر و مردمانش، کارایی لازم را ندارد و حتی، مانع پیشرفت آنان نیز است؟ یا مشکل در هر دو مؤلفه «منبع» و «عامل» است؟ یا اینکه چون تاکنون به آموزه‌های آن دین به صورت منسجم و متوازن عمل نشده است زمینه راستی‌آزمایی تعالیم دین و کشف الهی بودن منبع آن فراهم نشده و فعلاً، متهم اصلی همان مؤلفه «عامل» است و در مورد دین و آموزه‌هایش نمی‌توان قضاوتی کرد؟ نیز، باید بررسی شود آیا آموزه‌های منعکس شده در قرآن، توان محقق نمودن تمدن مناسب را دارد و یا آنکه قرآن، کتابی صرفاً معنوی و اخلاقی است و کاری به شئون مادی و ایجاد تمدن ندارد؟

این تحقیق، با اذعان به منشأ الهی دین اسلام و خاتمیت آن و “تبیان لکل شیء” بودن کتابش، و در نتیجه، مفروغ عنه بودن ظرفیت تمدن‌سازی دین اسلام و فقدان اشکال در ناحیه «منبع»، بر آن است که مانع تحقق تمدن مطلوب را، در مؤلفه «عامل» جستجو کند. اگر نتیجه تحقیق آن شود که مانع اصلی، خود انسان و ماهیت راحت‌طلب، لذت‌جو و گریزان از تکلیف اوست، باید بررسی شود که آیا این مانع، قابل کنترل و جهت‌دهی است و یا با استفاده و استناد به تجربیاتی که از مطالعه تاریخ و نگاه به گذشته بشر بدست می‌آید، کنترل و جهت‌دهی را امری ناشدنی دانسته و بالطبع، از تلاش برای دستیابی به تمدن مطلوب اسلامی باید صرف‌نظر کرد؟! یا با پذیرش کاستی‌های بعضاً غیرقابل تغییر، از تلاش برای دست‌یابی به شکل ایده‌آل تنازل کرده و به تحقق نسبی آن قناعت شود و با شناسایی موانعی که تاکنون بر سر راه تحقق آن بوده، به رفع آن مبادرت شود.

مسأله دیگر این تحقیق، دستیابی بر شاخصه‌های تمدن مطلوب از منظر قرآن است، تا هم بمثابه نقشه راهی برای مریدان ایجاد تمدن اسلامی باشد و هم امکان داوری در مورد دوره‌های نسبتاً موفق تمدن اسلامی در قرون گذشته فراهم آید و معلوم شود که کدامین آنها به نوع مطلوب آن نزدیکتر بوده است؛ دوره صدر اسلام و سال‌های حیات رسول‌خدا(ص) و تا اندکی پس از آن، و یا آنچه در سده‌های سوم و چهارم هجری شکل گرفته و معمولاً در مجامع علمی، از آن دوره، به عنوان عصر طلایی تمدن اسلامی یاد می‌شود؟ بسیار اتفاق می‌افتد که بین «تمدن» و «مدرنیته»، رابطه “این­همانی” فهم ‌شده، و منظور قائلین از تمدن، همان مدرنیزاسیون است. در واقع، کسانی که چنین تصوری از تمدن دارند ـ دانسته یا نادانسته ـ؛ نه به دنبال محقق نمودن تمدنِ تأمین‌کننده سعادت دنیا و عُقبی بلکه، در پی پیاده نمودن سبکی از زندگی هستند که «آسایش و راحتی‌«، ویژگی روئین و فریبای آن است، بی­آنکه نه توجهی به خصوصیات باطنی و سالب آرامش آن بکنند و نه اهمیتی به بی­اعتنایی آن به مسائل ماورائی و خسارت­های ابدی آن بدهند.

در این اثر، برای محدود کردن دامنه بحث، عمدتاً از قرآن سود برده شده است و بنای نگارنده بر آن بود که از میان جنبه­ها مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، تنها به بررسی موانع «فرهنگی» بسنده نماید ولی در جریان تحقیقات، به این نتیجه رسید که اولا این تقسیم­بندی، چندان علمی نبوده و قسیم­ها، باهمدیگر تباین نداشته و تنها، صبغه مقولات است که آن­ها را در آن نوع تقسیم­بندی قرار می­دهد، و دوم اینکه، فرهنگ همان دین به معنای عامّ کلمه بوده و در واقع، دیگر قسیم­ها را هم پوشش می­دهد. توضیح این نکته در بخش تعاریف خواهد آمد. پس سؤال اصلی این تحقیق آن است که، “شاخص­ها” و “موانع تحقق تمدن مطلوب اسلامی از دیدگاه قرآن چیست؟

در این پژوهش، برای روشن شدن مفهوم آیات دارای ابهام، و تأیید برداشت‌های مؤلف از آیات مورد استناد، در غالب موارد از تفسیر المیزان سود جسته شده است.

اهمیت و ضرورت تحقیق حاضر از آن روی است که، از جمله اشتباهات رایج و در عین حال، بسیار خطرناک موجود در اذهان عمومی، خلط بین «عمل مسلمانان» و «حقانیت آموزه‌های اسلام» است؛ اشتباهی که به متهم شدن دین اسلام به عدم کارآمدی در اداره جامعه، و تردید در ظرفیت تمدن‌سازی آن می‌انجامد.

از جمله فوائد و نتایج این تحقیق می‌توان به: الف) انتفاع نظری محققان از شاخصه‌های جامع و دسته‌بندی شده در این پژوهش و برجسته کردن آیاتی که تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند؛ ب) انتفاع عملی آحاد مسلمانان از دسترسی به «نقشه راه» تحقق تمدن مطلوب و «موانع» و «آسیب»های سلوک آن راه و یافتن پاسخی به پرسش «علل عقب‌ماندگی فرهنگی جوامع اسلامی»؛ ج) «خودباوری» و ارتقاء سطح اعتماد به نفس، و کمک به رفع تردیدها در «حقانیت» دین و «کارآمدی» آن در اداره جوامع، و تعمیق باور قلبی به دین در گستره اجتماع؛ د) کمک به حاکمان سیاسی و متولیان امور در شناخت علل و ریشه‌های معضلات در جهت افزایش راندمان برنامه‌های اجتماعی؛ ه) انجام رسالت دینی در ابلاغ اینکه، “هر آنچه بشر در دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی به آن نیاز دارد، بیان راه‌های تحقق آن و نیز، شفای دردهای حاصل از کج‌روی‌ها و انحرافات حاصل از آن، در قرآن آمده است.”

با تتبعی که درباره پیشینه تحقیق صورت گرفت پژوهشی در قالب کتاب یا پایان ­نامه در این موضوع یافت نشد؛ نتیجه ­ای که عزم را بر انجام آن، جزمتر کرد. ارائه تعریفی بدیع از مفهوم «تمدن»؛ که برگرفته از آیات قرآنی است، و استخراج علل اصلی موانع تحقق تمدن از منظر قرآن، و برجسته کردن آیات پرشماری که در معمول تحلیل و بررسی‌ها مورد غفلت واقع می­شود و نیز، احصاء مصادیق و مظاهری از آن موانع، موارد دیگری از نوآوری این تحقیق است. انعکاس مناسب مطالبی که در این تحقیق می‌آید، به لحاظ اینکه؛ نه فقط موانع رشد «مسلمانان» بلکه، «نوع بشر» را آسیب‌شناسی می‌کند، می‌تواند تأثیری جهانی داشته باشد و نیز «خودباوری» و «قدرت» حاصل از کنار زدن موانعی که در این تحقیق بدانها اشاره می‌شود، در تقویت روحیه جبهه خداباوران مؤثر خواهد بود.

پاورقی‌ها

پاورقی‌ها
1 طه/41
2 صافات/102
3 نجم/9ـ8
4 تحریم/11